گاه مجتهد برای بیان حکم شرعی دلیلی نقلی که مستقیماً با موضوع مرتبط باشد نمییابد، به ناچار باید به اصولی به نام اصول عملیه استناد کند که از منبع عقل یا از برخی عمومات موجود در منابع نقلی سرچشمه گرفته است. وجود اصول عملیه نقش فراوانی در پویایی فقه داشته است، به طوری که با استفاده از آن میتوان در مورد موضوعات جدیدی که سابقهای در شریعت نداشته است، نظر داد و حکم آن را با اصول برگرفته از عقل و عمومات نقل، استخراج کرد. در این بین برخی از فقهای اسلامی نقشی مهم در تحول و پیشرفت اصول عملیه داشتهاند. در این مقاله بعد از بررسی سیر تحول اصول عملیه از زمان شیخ مفید تا عصر حاضر، نقش دو تن از فقهای پیشرو در ایجاد تحول در اصول عملیه بررسی شده و با بیان اندیشههای ایشان در باب اصول عملیه، نوآوریهای ایشان در اصول عملیه تبیین شده است.