اصول فقه به عنوان دانشی آلی و مقدمی برای فقاهت و استنباط احکام شرعی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. هر دانشی در عین مفید بودن و اشتمال بر مباحثی ضروری، ممکن است گرفتار آفات و آسیبهایی شود که فواید آن را تحت الشعاع قرار دهد. از اینرو، آسیبشناسی علوم یکی از مهمترین نیازهای سلامت و پویایی حرکت علمی به شمار میآید که غفلت از آن زیانهای ناگواری در بر دارد. از جمله آسیبهایی که دانش مبارک اصول فقه را از دیرباز تهدید میکند، نگاه استقلالی به آن و خروجش از جنبۀ مقدمی و ابزاری برای فقاهت و به تبع آن تورم و تکثیر مباحث زائدی است که نقشی در مقام فقاهت ندارد. نویسنده در این مقاله ضمن تأکید بر ضرورت دانش اصول فقه و اثبات این حقیقت کوشیده است با شناسایی مدخلهای ورود مباحث زائد در آن، تورم را به عنوان آسیبی خطرناک برای اصول فقه معرفی کند و ضرورت پیرایش این دانش از مباحث زائد را به اثبات برساند.