ارتباط میان فلسفه و اصول فقه در دو محور بررسی میشود: محور اول: ارتباط منطقی میان فلسفه و اصول فقه؛ محور دوم: ارتباط تاریخی و موجود میان فلسفه و علم اصول. محور اول، پایۀ منطقی و زیربنای معرفتشناختی محور دوم را تشکیل میدهد. پیرامون صحت و سقم کاربرد قواعد فلسفی در علم اصول دو دیدگاه عمده وجود دارد: دیدگاه اول: نفی ارتباط منطقی میان فلسفه و علم اصول؛ این دیدگاه را محقق اصفهانی پایهگذاری کرده و علامه طباطبایی، امام خمینی و شهید مطهری دنبال کردهاند. پس از این اندیشمندان، ادعای خلط حقیقت و اعتبار در استدلالهای علم اصول رواج بسیار یافت. دیدگاه دوم: پذیرش ارتباط منطقی میان فلسفه و علم اصول. مهمترین دلیل دیدگاه اول، خلط میان ادراکات حقیقی و اعتباری است. به باور نگارنده، دیدگاه دوم قابل دفاع بوده و ادلۀ زیر برای اثبات آن مطرح گردیده است: یکم) نفی اعتباریتِ احکام تکلیفی؛ دوم) تحلیلی بودن بحثهای اصولی؛ سوم) واقعیت دارای پشتوانۀ علم اصول. علاوه بر اینکه دلیل دیدگاه اول نیز ناتمام بوده و تنها در اعتباریات متغیر جاری میشود.