علم اصول، منطق فهم متن است و قوانین ظهور و حجیت ادله را بررسی میکند، تعامل ادله نیز بر تمایز و تعریف اصطلاحی آنها مبتنی است. از اینرو، تعریف و شناخت تصورات و تصدیقات ادله، از مسائل مهم این علم به شمار میرود. تعریف عام و مطلق، تفکیک مفهومی و آثار و لوازم مترتب بر آن، از این جمله است، علی رغم تلاش و تتبعی که اصولیین در تعریف، بیان اقسام، تبیین تفاوت و تحدید الفاظ عام ومطلق انجام داده ا ند، به نظر میرسد هنوز ابهام معنایی در مقام تعریف و تشخیص کاربردی در مقام استعمال آن دو وجود دارد. در این مقاله با روش تطبیقی _ تحلیلی و با تمایز و جداسازی خاستگاه بحث عام و مطلق، معیاری واحد در تمایز آنها پیشنهاد شده که تا حدودی حوزۀ تعامل با هر کدام را روشن و برخی ابهامات این مسئله را برطرف مینماید.