تحلیل نظریّۀ آخوند خراسانی در إجزأ اصول عملیّه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 سطح پنج جامعة المصطفی العالمیة

2 فارغ التصیل سطح چهار جامعه المصطفی(ص) العالمیه

چکیده

تا قبل از آخوند اصولیان در اصول عملیه نیز مانند امارات قائل به عدم اجزاء بودند و برخی اصولیان معاصر مانند مرحوم نائینی و خویی نیز، از آخوند انتقاد کرده اند. از این منظر، حکومت ادلۀ اصول عملیه حداکثر، حکومت ظاهری و تمام کارکردش نیز معطوف و مشروط به شک در حکم واقعی است. با کشف حکم واقعی مجالی برای حکومت تصور نمی‎شود تا سخن از اجزاء، معنا داشته باشد. این گفت‎وگو ادامه دارد و برخی از آخوند دفاع کرده است و این که درک درست از قضیه منوط به تحلیل دقیق از روابط بین ادله است. منتقدان آخوند گمان کرده‎اند ایشان از حکومت ادلۀ اصول عملیه بر احکام واقعی طهارت و نجاست، سخن گفته است در حال که ایشان از حکومت ادله بر آثار طهارت و نجاست، سخن می‎گوید. حکومت در این سطح جز آن که به اجزاء مأتی‎به از مأموربه واقعی منجر گردد، نتیجه‎ای دیگر ندارد.

کلیدواژه‌ها